حمل‌ونقل عمومی معضل بزرگ و پیچیده شهرهای بزرگ دنیاست.  گسترش معابر شهری و بزرگراه‌سازی‌ در دهه‌های 70‌و‌80 میلادی نهضتی بزرگ در میان شهرهای بزرگ به‌وجود آورد اما با گسترش شهرها و ازدحام خودروها خیلی زود بزرگراه‌ها در شهرها به شاهراه‌هایی بدل شدند که مملو از خودروها بودند.  از ابتدای دهه 90 مسئولان شهرها به ‌تدریج به فکر گسترش حمل‌ونقل عمومی در شهرهای بزرگ افتادند.
تلاش متفکران عرصه شهرنشینی بر این بود تا حمل‌ونقل را از حوزه عمومی شهر خارج کنند. اما بزرگراه‌ها و معابر گسترده شهری که هر روز عرصه‌ای از شهر را به‌خود می‌گرفت این امکان را از آنان ربود. بنابراین خیلی زود آنان به این نتیجه رسیدند که هم برای ایجاد معابری جدید و هم بازگرداندن روح زندگی به شهر، بخش عمده‌ای از حمل‌ونقل درون‌شهری را به زیر زمین منتقل کنند. مترو بزرگ‌ترین مصداق این نظر بود اما تونل‌های بزرگ شهری به‌تدریج با تکیه بر این نظریه در شهرهای بزرگ جهان گسترش یافت و به رؤیای شهرسازان تحقق بخشید که حمل‌ونقل باید به زیر پوست شهر منتقل شود.
تونل توحید بعد از تونل رسالت دومین اقدام مدیران شهری برای تحقق این نظریه است؛ اینکه فضای بیرونی شهر در اختیار زندگی شهروندان قرار گیرد و بخشی از حمل‌ونقل به زیر زمین برده شود. اگرچه این تلاش‌ها با احداث تونل‌هایی مانند امیرکبیر، نیایش- صدر و حتی امام علی(ع) در آینده رنگی جدی به‌خود می‌گیرد اما تونل توحید شاید نقطه عطف تلاش مدیران شهری برای بردن خودروها به زیر عرصه شهری است.

بقيه در ادامه مطلب...